خاطرات مامان

سی وسه ماهگیتون مبارک

سلام عشقای مامان امروز 21 مهر 94 شما فسقلیا من 33 ماه شدید خدا رو هزارن بار شکر میکنم که شمارو به من داده خدا . ارتین کوچولو من تمام شب بالا سرت بودم . تب داشتی خدارو شکر :قبل از اینکه سرکار بیام تبت خوابیده توی خونه که از دست شما نمیتونم بیام وبلاگتون سر بزنم مجبورم وقتی سرکار کشیک هستم بیام واستون مطلب بزارم .  .جونم واستون بگهکه چقدر با نمک حرف میزنید   به شکسته میگین ششخته      حروف الفبای انگلیسی به خوبی از حفظ هستین .  وقتی به من میگین مامان نازی قند تو دلم اب میشه  به بابا میگین بابا حمیدم نمیدونین بابایی چه عشقی میکنه اینجور صداتون میشنوه  به مامان زیبا میگین مامانو .الان بیشتر ...
21 مهر 1394
1